چگونه آیندهنگری استراتژیک باعث تقویت مقاومت و پایداری کسب و کار میشود.
آیندهنگری استراتژیک راهی برای پیشبینی تحولات بلندمدت ناشی از طیف متنوعی از مسائل مرتبط با پایداری است. که به سازمانها کمک میکند تا با شناسایی انتظارات ذینفعان، آینده کسب و کار و توسعه استراتژیهای قوی، ریسکهای نوظهور را کاهش دهند و فرصت به دست آورند. آیندهنگری استراتژیک همچنین میتواند انعطافپذیری و مقاومت شرکتی-سازمانی را تقویت کند، که نه تنها یکی از ملاحظات عملیاتی است، بلکه یک مزیت استراتژیک بالقوه است که شرکتها را قادر میسازد تا زمانی که رقبا از آمادگی کمتری برخوردارند، از فرصتها استفاده کنند.
انتخابهای استراتژیک آینده، بر پایداری بیشتر در تجارت متمرکز است
با تغییر محیط کسب و کار، استراتژیها باید تطبیق پیدا کنند. پایداری کسب و کار به یک پدیده فوقالعاده چالش برانگیز تبدیل شده است که بر شرکتها و به طرق مختلف تأثیر میگذارد. پیشتر تحول دیجیتال نیز یک چالش بزرگ برای سازمانها بوده، اما استراتژیهای پایداری با بازنویسی اساسی قوانین فراتر میروند- از افزایش نابرابری در سطح جهانی و شکنندگی اجتماعی گرفته تا عدم دسترسی به آب تمیز، بهداشت، مراقبتهای بهداشتی و آموزش، یا سرعت فزایندهای که تنوع زیستی در حال از دست رفتن است- از این رو، سازمانها باید دیدگاهی جامع و سیستماتیک در مورد پایداری کسب و کار تدوین کنند. این دیدگاه باید همه چالشهای حیاتی را منعکس کند.
مطالعه اخیر Deloitte نشان داد که 67٪ از شرکت کنندگان مایل بودند تا 41٪ بیشتر برای محصولات پایدار هزینه کنند و این تمایل در بین گروه های سنی جوانتر بیشتر است. در سال 2022 تقریبا همه پاسخ دهندگان (97٪) اعلام کردند که شرکتهای آنها قبلاً تحت تأثیر منفی تغییرات آب و هوایی قرار گرفتهاند که مدلهای تجاری و شبکههای تامین را در سراسر جهان مختل کرده است. این تحولات بر هر جنبهای از محیط تجارت جهانی آینده و نحوه انجام تجارت در میان مدت تا بلند مدت تأثیر خواهد گذاشت.
راهبران کسب و کار باید روندهای در حال توسعه و ابهامات در ابعاد اجتماعی، محیطی و تجاری را بهتر پیش بینی کنند. باید پذیرفت و باور داشت که آینده توسط پایداری هدایت میشود.
مطالعه بیشتر: ISSB اولین استاندارد جهانی گزارشگری پایداری را منتشر کرد: IFRS S۱, S۲
پایداری در کسب و کار یک افق است نه یک وضعیت نهایی
با نگاه به آینده، تفکر استراتژیک و استراتژی به چالش بسیار پیچیدهتری تبدیل خواهد شد. مدیران آینده کسب و کار باید از طریق استراتژی پایداری نه تنها از دیدگاه مشتری، محصول یا رقابت، بلکه با آگاهی از تأثیر سازمان خود بر جامعه و محیط فکر کنند. تأمل، درک و مدیریت پایداری کسب و کار برای گنجاندن آن در هسته استراتژی یک شرکت، به مهمترین چالش برای به دست آوردن یا حفظ مزیت رقابتی تبدیل خواهد شد. از دیدگاه موقعیتیابی استراتژیک، نقش پایداری برای کسبوکار بهعنوان یک استراتژی بلندمدت شرکتی و بهعنوان یک رویه متداول یا حداقل بهعنوان راهی برای حفاظت از مجوز فعالیت یک کسبوکار خواهد بود.
چشم انداز پایداری کسب و کار به طور قابل توجهی تغییر میکند
در حالی که پایداری کسب و کار به یک اولویت و انتخاب اصلی استراتژیک تبدیل شده است، تنوع موضوعات و پیامدهای آن به یک سیستم پیچیده از وابستگیهای متقابل تبدیل شده که هر کدام دارای حوزههای مختلف فعالیت هستند. برای راهبران کسب و کار، پایداری تبدیل به گره کوری شده که باز کردن آن دشوار و حتی سختتر از آن است که استراتژی برای آن داشته باشند. محیط کسب و کار جهانی قبلاً شاهد تغییرات قابل توجهی بوده است. گروههای ذینفع در مورد اینکه کسب و کار باید در مورد چه چیزی باشد بحث میکنند. کسبوکارها نیز در حال حاضر پیامدهای فیزیکی عدم پیشرفت به سمت پایداری را تجربه میکنند.
کسب و کار با یک ضرورت جدید روبرو است
مسلما صاحبان کسبوکار با الزامات جدید محیط کسبوکار مبتنی بر پایداری مواجه میشوند و این انتخاب را دارند: یا با حداقل الزامات نظارتی مانند الزامات گزارشدهی مطابقت داشته باشند، یا به طور فعال پایداری را به عنوان یک انتخاب استراتژیک کلیدی دنبال کنند و پایداری را به عنوان یک مزیت رقابتی در هسته استراتژی خود جای دهند.
محدودیتهای اکوسیستم جهانی روز به روز بیشتر میشود و پرداختن به مسائلی مانند دسترسی عادلانه به منابع کمیاب، برابری بین نسلی و رشد کیفی، ضروریتر میشوند. دیگر فقط اهداف تجاری کسب و کار مهم نیست، و کسب و کار باید تأثیر مثبت اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی داشته باشد.
ایجاد برنامههای پایداری مبتنی بر شواهد به یک چالش کلیدی برای مشاغل تبدیل خواهد شد. راهبران باید درک کنند که پایداری در واقع از منظر درونی و بیرونی برای سازمانشان چه معنایی دارد و سعی بر پاسخ گویی به این سوالات داشته باشند:
• موضوعات فعلی و همچنین در حال ظهور در صنعت آنها، در حال حاضر و در آینده چیست؟
• ردپای شرکت و تأثیر آن بر جامعه و محیط زیست چیست؟
• استراتژی آیندهنگر مناسب در یک محیط تجاری مبتنی بر پایداری در سالهای آینده چیست؟
حرکت به سمت آیندهنگری استراتژیک
تغییر به سمت آیندهنگری استراتژیک به معنای استفاده از ایدههای مربوط به آینده برای پیش بینی و آمادگی بهتر برای تغییر است. این شامل بررسی محیط برای سیگنالهای تغییر، پیشبینی سناریوهای احتمالی، کاوش در آیندههای جایگزین و استفاده از بینشها برای هدایت سیاست، استراتژی و نوآوری است. آیندهنگری استراتژیک میتواند به افراد، سازمانها و جوامع کمک کند تا در دنیای پیچیده و نامطمئن سازگارتر و موفقتر باشند.
تفکر استراتژیک باید سازگار باشد
استراتژی باید با محیط تجاری آینده پیچیده، پویا و چالش برانگیز مبتنی بر پایداری سازگار شود. باید سطح قابلتوجهی از عدم قطعیت مرتبط با تغییرات بنیادی میانمدت و بلندمدت آتی را منعکس کند: فشار به سمت کربنزدایی و انرژیهای تجدیدپذیر همراه با تحولات اقتصادی، بحرانهای ژئوپلیتیکی و اختلالات زنجیره تامین. همچنین باید انتظارات مختلف ذینفعان و قوانین اساسی در حال تغییر در محیط کسب و کار را در نظر بگیرد.
آیندهنگری استراتژیک باید روشهایی ارائه دهد که مکمل برنامهریزی استراتژیک باشد
آیندهنگری استراتژیک مجموعهای از روششناسی است که برای جمعآوری و پردازش اطلاعات بهمنظور ایجاد چشماندازهای معتبر و معقول از یک محیط آینده در بلندمدت، معمولاً حدود 5 تا 20 سال آینده استفاده میشود. بر خلاف برنامهریزی استراتژیک سنتی، که بر کوتاهمدت بین 1 تا 3 سال تمرکز دارد.
اطلاعاتی که در آیندهنگری استراتژیک در نظر گرفته میشوند، می تواند شامل تحولات اجتماعی، فناوری، اقتصادی، زیست محیطی، سیاسی، حقوقی و امنیتی و … باشد. این روش پیش بینی وضعیت آینده نیست، بلکه به دنبال درک آینده به عنوان یک میدان رقابت در حال ظهور است که اکنون فقط تا حدی قابل مشاهده است. هدف آیندهنگری استراتژیک، گسترش و چارچوببندی دامنه تحولات قابل قبولی است که برای اجتناب از تفکر ایستا باید در نظر گرفته شوند.
آیندهنگری استراتژیک آینده را پیش بینی نمیکند بلکه به درک مسیرهای پیش رو کمک میکند
پیشبینی آینده امکانپذیر نیست، اما آیندهنگری استراتژیک به ما امکان میدهد محیط خارجی را برای محرکهای تغییر بررسی کنیم و از آن بینشها برای توسعه چشماندازها بر اساس یک مدل منطقی استفاده کنیم. که نقطه شروعی برای آزمایش استرس خط پایه استراتژی شرکت، ایده پردازی برای نوآوریها یا ایجاد تغییرات متحول کننده باشد. آیندهنگری استراتژیک به خودی خود یک استراتژی یا راه صریح پیش رو برای یک سازمان را بیان نمیکند، اما با در نظر گرفتن آیندههای متفاوت و در عین حال قابل قبول و پیامدهای استراتژیک آنها، امکان تدوین استراتژی را فراهم میکند.
مطالعه بیشتر: گزارش مسئولیت اجتماعی ۲۰۲۲ چهارمین خودرو ساز بزرگ دنیا: استلانتیس
کاهش خطرات و بدست آوردن فرصت ها
آیندهنگری استراتژیک توسط موارد زیر به سازمانها کمک میکند تا با پیشبینی تحولات توسعه پایدار، ریسکهای نوظهور را کاهش داده و فرصت به دست آورند:
• شناسایی ریسکهای نوظهور و انتظارات ذینفعان به عنوان یک ورودی یا چشمانداز ارزشمند برای ارزیابی اهمیت و بهبود آنالیزها.
• ارائه یک دیدگاه سیستمی پویا در همه بخشها که حوزههای فرصت در افق 5 تا 20 ساله را بررسی میکند.
• پرداختن به عدم قطعیت بحرانی در محیط کسب و کار و ایجاد چارچوبهای منطقی که درک و ساختار چالشها، نوآوریها یا اختلالات کلیدی را تسهیل میکند.
• استفاده از پتانسیلهای شرکت برای دستیابی به پایداری بلندمدت.
مجموعه وسیعی از روشهای آیندهنگاری استراتژیک مختلف در دسترس است که میتوان آنها را در سه مورد دستهبندی کرد:
• تشخیص پویاییهای اساسی در یک محیط خاص.
• مدلسازی مسیرهای توسعه بالقوه آینده در یک ساختار منطقی.
• اقدام بر اساس چشم اندازهای معقول آینده در سطح سازمانی.
مطالعه بیشتر: ماتریس ارزیابی ریسک و اهمیت آن چیست؟ راهنمای گام به گام
خلاصه: آیندهنگری استراتژیک به هدایت جهانی مبتنی بر پایداری کمک میکند
به طور کلی، یک ذهنیت آیندهنگری استراتژیک میتواند به منبع اطلاعات آینده مبتنی بر پایداری فزاینده تبدیل شود – آیندهای که با پیچیدگی، تنوع، وابستگی سیستماتیک و ابهامات مشخص میشود. رهایی از شیوههای مدیریتی نامطلوب، چشمانداز تک هدفی، و دیدگاه کوتاهمدت را ممکن میسازد و در عوض از پیچیدگیهایی که با وسعت و دیدگاه بلندمدت مبتنی بر پایداری همراه است، استقبال میکند. بهکارگیری آیندهنگری استراتژیک به سازمانها کمک میکند تا:
• هنگام مواجهه با عدم قطعیتهای بحرانی راحتتر تصمیمگیری کنند.
• دیدگاهی جامع و بی طرفانه نسبت به محیط خود داشته باشند.
• با انعکاس تغییرات بلندمدت در تجارت، فراتر از یک افق تاکتیکی در تدوین استراتژی فکر کنند.
آیندهنگری استراتژیک زمانی موثرتر است که به عنوان روشی از تفکر استراتژیک به کار رود که یک روش یک باره نیست، بلکه روشی پویا و آگاهانه برای نگریستن به آیندههای احتمالی و یک عامل کلیدی برای انعطافپذیری سازمانی است.