5 اولویت اصلی و حوزه تمرکز برای تحقق بهتر گزارش دهی ESG | ندای توسعه
اهمیت جنبش زیست محیطی، اجتماعی و حاکمیتی(ESG) با توجه به علاقه سرمایه گذاران و انتظارات نسل جدید در بالاترین سطح تاریخی خود قرار گرفتهاست. با این حال دیدگاههای گستردهای از ESG، نه تنها در تعریف بلکه در مسائل حساستر مانند تخصیص سرمایه، اطلاعات گزارشدهی، افشای ESG، طبقهبندی و رتبهبندی و آنالیز اطلاعات و مدلسازی وجود دارد. متغیرها و بازیگران زیادی وجود دارند که ما آنها را «اکو سیستم اطلاعات پایداری» میشناسیم که شامل: سرمایهگذاران، اعضای هیئت مدیره ،مدیریت، کارکنان، اعضای جامعه، ارائهدهندگان رتبهبندی، حسابرسان، سیاستگذاران و قانونگذاران هستند. در حال حاضر توافق کمی میان اعضای این گروه در مورد اینکه ESG شامل چه مواردی میشود، نحوه اعمال معیارهای مورد توافق و روش استفاده از دادههای موجود، وجود دارد. علاوه بر این، سیستم حقوقی متفاوت و تفاوت های اجتماعی و سیاسی بر اصول استانداردها و مقررات حاکم بر اطلاعات پایداری تاثیر میگذارند.
در این مقاله سعی داریم 5 اولویت اصلی و حوزه تمرکز را برجسته کنیم که وقتی در اکو سیستم اطلاعات پایداری مورد توجه قرار گیرند، میتوانند در حرکت به سمت گزارشدهی قابل اطمینان و کارآمد، شما را یاری کنند.
در حالی که ارتباطات فزایندهای بین اکوسیستم اطلاعات مالی و پایداری وجود دارد، عوامل بیشتری در اکوسیستم اطلاعات پایداری وجود دارد که شامل رتبهبندیهای ESG و ارائهدهندگان دادهها، جامعه مدنی و سایر ذینفعان میشود. اکوسیستم اطلاعات پایداری بیشتر به سمت دو گروه اصلی سرمایهگذار تمایل دارد:
1- تمرکز بر ریسک مالی: یعنی کسانی که به دنبال اطلاعات مرتبط با تأثیر مالی عوامل پایداری بر روی یک شرکت هستند.
2- تمرکز بر تاثیر اجتماعی: یعنی کسانی که به دنبال اطلاعاتی در مورد تأثیر شرکت بر محیط بیرونی آن هستند.
مطالعه بیشتر: تعریف ۵ استاندارد و چارچوب گزارش نویسی پایداری
یکی از راههای اصلی دستیابی به اهداف پایداری از طریق اطلاعات مفید و قابل اعتماد، از طریق بهبود همکاری بین بازیگران اکوسیستم پایداری است. ذینفعان اغلب دارای منافع و اهداف مشترک و وابستگی متقابل هستند. تهدید سبزشویی و سوء تفاهم در مورد نحوه استفاده از دادههای پایداری، نیاز به مشارکت را تقویت میکند، که به نوبه خود میتواند منجر به همکاری و ایجاد اعتماد بیشتر شود.
با شاخصهای ترکیبی، یک شرکت در طیف گستردهای از مسائل ESG امتیاز میگیرد و وزنهای(ارزش) متفاوتی به هر شماره داده میشود تا امتیاز کلی ESG محاسبه شود. این مسائل شامل همه چیز، از تغییرات آب و هوایی گرفته تا آلودگی و زباله، از مسئولیت محصول تا شفافیت مالیاتی است.
یکی از چالشها این است که رتبهبندیهای ESG انتظارات سرمایهگذاران علاقهمند به تأثیر اجتماعی را برآورده نمیکند، زیرا بر اساس اهمیت مالی وزن دارند. تقریبا همه ارائهدهندگان رتبهبندی ESG از رویکرد اهمیت مالی در توسعه رتبهبندی ESG استفاده میکنند.
رویکرد ترکیبی تعدادی چالش دیگر را نیز به همراه دارد. به عنوان مثال، فقدان اجماع در مورد تعاریف و روشهای محاسبه میتواند مانع از تجزیه و تحلیل دقیق عملکرد محیطی یک سازمان شود. در همین حال، به دلیل تفاوتهای اجتماعی و سیاسی بین حوزههای قضایی، تعیین کمیت مسائل اجتماعی – مانند حقوق بشر، استانداردهای کار، و برابری نژادی و جنسیتی- در برابر معیارهای مورد توافق دشوارتر است. سرمایهگذاران باید از این تمایزات، محدودیتهای اندازه گیری و تغییرات آگاه باشند.
اطلاعات پایداری میتواند دو هدف را دنبال کند: ارزیابی ریسک مالی و ارزیابی تأثیر اجتماعی. این کاربردها متقابلاً منحصر به فرد نیستند، اما ممکن است به آسانی اشتباه گرفته شوند. تا به امروز، اکوسیستم اطلاعات پایداری برای برآورده کردن انتظارات ذینفعانی که عمدتا علاقهمند به ارزیابی ریسک مالی هستند، تکامل یافته است. برای مثال، اکثر سازوکارهای گزارشدهی ESG، و همچنین تمام ارائهدهندگان اصلی رتبهبندی ESG، تأثیر یک شرکت را بر جامعه اندازهگیری نمیکنند و میزان عملکرد شرکتها را در برابر ریسکهای مالی داخلی و خارجی مختلف و همچنین فرصتها اندازهگیری میکنند.
با این حال، یک نظرسنجی جهانی در سال 2020 نشان داد نزدیک به سه چهارم(71%) از سرمایهگذاران، میخواهند تاثیر اجتماعی مثبتی به عنوان بخشی از اهداف سرمایهگذاری خود داشته باشند. پاسخ نسل جدید(هزاره) به این نظر سنجی بیش از 75% بوده است که نشان دهنده سطح بالای انتظارات سرمایهگذاران و ذینفعان نسل جدید است.
پس آیا اکوسیستم اطلاعات پایداری کنونی در خدمت ارزیابی تأثیر مالی و اجتماعی است؟
در حالی که بین انگیزههای اصلی ESG همپوشانی وجود دارد، نیاز به وضوح بیشتر درباره موارد استفاده متمایز از اطلاعات پایداری وجود دارد. به همین ترتیب، فرصتی برای ذینفعان در اکوسیستم، از جمله تنظیمکنندگان استاندارد و آژانسهای رتبهبندی ESG، وجود دارد تا در نظر بگیرند که چگونه میتوانند نیازهای همه کاربران اطلاعات پایداری را برطرف کنند.
تضمین مستقل میتواند به ایجاد اعتماد در اطلاعات پایداری و بسیاری از بازیگران که اکوسیستم اطلاعات پایداری را تشکیل میدهند کمک کند. در سالهای آینده فشار بازار تقاضا برای تضمین قوی و مستقل خارجی در مورد اطلاعات پایداری بیشتر افزایش خواهد یافت. در حال حاضر، ایالات متحده و اتحادیه اروپا در حال بررسی الزامات تضمین اجباری برای قوانین افشای پایداری هستند و قوانینی هم در همین راستا به تصویب اتحادیه اروپا و ایالات متحده رسیده است.
با افزایش تقاضا برای تضمین، بسیار مهم است که بازیگران در اکوسیستم اطلاعات پایداری مفهوم مدیریت ریسک معروف به “سه خط دفاع” را بشناسند و به آن پایبند باشند. این خطوط به طور گسترده برای ایجاد اعتماد و حفظ یک سیستم گزارش دهی دقیق که اطلاعات دقیق و بیطرفانه را ارائه می دهد، حیاتی شناخته میشوند.که شامل موارد زیر هستند:
خط اول: حاکمیت شرکتی شامل یک سیستم قوی از کنترل های داخلی با نقش های مدیریت، هیئت مدیره، کمیته حسابرسی و حسابرسی داخلی
خط دوم: تضمین خارجی مستقل
خط سوم: نظارت بر مقررات
برای دستیابی به شفافیت و مقایسه واقعی در اطلاعات پایداری، حوزههای قضایی به طبقهبندیهایی نیاز دارند که بر اساس اصول مکمل بنا شده باشند. طبقهبندیها، سیستمهایی هستند که تعیین میکنند کدام فعالیتهای اقتصادی باید پایدار در نظر گرفته شوند، و با ارائه یک دلیل واضح و مبتنی بر داده مشخص میکنند چرا یک فعالیت خاص در تعریف طبقهبندی پایداری قرار میگیرد یا خیر.
برخی از مناطق و کشورها در حال حاضر پیشرفت قابل توجهی با توسعه طبقهبندی دارند. به عنوان مثال، طبقهبندی اتحادیه اروپا برای افزایش سرمایه گذاری پایدار و اجرای قرارداد سبز اروپا (تا سال 2050) در نظر گرفته شده است.
اقتصادهای نوظهور تا سال 2050 بخش عمدهای از انتشار گازهای گلخانهای جهان را به خود اختصاص خواهند داد. با این حال، آنها در مقایسه با برخی بازارهای دیگر، انعطاف پذیری کمتری برای سازگاری با اثرات تغییرات آب و هوایی دارند و به دلیل موقعیت مکانی آنها، بیشتر در معرض رویدادهای شدید آب و هوایی هستند.
فقدان دادههای جامع پایداری در اقتصادهای نوظهور، نیاز به کاهش موانع برای افشای اطلاعات پایداری را نشان میدهد. این به معنای حمایت از استانداردهای مختلف نیست، که میتواند خلاف آن باشد. با این حال، باید آموزش، ارتقای مهارتها و کمکهای فنی و تعامل با اقتصادهای نوظهور در اکوسیستم اطلاعات پایداری بیشتر شود.
تنظیم استانداردهای بین المللی که توسط هیئت استانداردهای بین المللی پایداری(ISSB) انجام میشود، به نفع کشورهای نوظهور نیز هست، اگر از فرصت استفاده کنند تا استانداردهای آن را در چارچوبهای قانونی خود بپذیرند.
مطالعه بیشتر: معیار و متریکهای ESG چیست؟
رشد روزافزون اکوسیستم اطلاعات پایداری چیزی غیرعادی نبوده است. همزمان با نهایی شدن استانداردهای اولیه افشای پایداری ISSB، سیاستگذاران و تنظیمکنندهها آماده هستند تا گامهای بیشتری بردارند که افشای پایداری را در بیشتر اقتصادهای بزرگ جهان الزامی کنند. در عین حال، سایر عناصر اصلی اطلاعات پایداری، به ویژه رتبهبندیهای ESG، با افزایش علاقه و اقدامات تنظیمکننده مواجه میشوند. این یک مرحله جدید سازنده برای اکوسیستم اطلاعات پایداری و سرمایه گذاری ESG است و برای تشویق همکاری و اعتمادسازی باید کار بیشتری انجام شود.
اولویتها و حوزههای تمرکز این مقاله پاسخی به سوالات دشوار پیش روی اکوسیستم نیستند، بلکه حوزههای مهمی هستند که در حرکت به سمت اطلاعات پایداری مفید، به موقع و قابل اعتماد باید به آنها توجه کرد.
مطالعه بیشتر: چشم انداز جهانی ESG: پنج گرایش کلیدی سال ۲۰۲۳