6 اقدام که کسب و کارها برای استفاده از اهداف توسعه پایدار باید انجام دهند | ندای توسعه
اهداف توسعه پایدار(Sustainable Development Goals: SDGs) چالشهای گستردهای مانند مسائل اقتصادی، کاهش منابع طبیعی، بیثباتی ژئوپلیتیکی، تخریب محیط زیست و اثرات گوناگون تغییرات آب و هوا را پوشش میدهد. SDGs دستور کار رشد اقتصادی فراگیر تا سال 2030 را تعریف میکنند و به وسیله اطلاعات کسب و کارها، دانشگاهها و سازمانهای غیرانتفاعی در سطح جهان توسعه یافتهاند.
با اینکه بسیاری از شرکتها برای رسیدگی به مسائل زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی اقدام کردهاند اما شرکتهای پیشرو دست یافتند که تنها با افزایش تلاشها از طریق همکاری با همتایان، سازمانهای صنعتی، مشتریان، دولتها، سازمانهای غیرانتفاعی و جامعه میتوان به چالشهای پیچیده پایداری رسیدگی کرد. اهداف توسعه پایداریک چارچوب و چشم انداز جهانی برای همکاری و اقدام جهانی فراهم میکند و همه ذینفعان را گرد هم میآورد تا فعالانه به چالشها رسیدگی کنند.
اهداف توسعه پایدار(SDGs) مجموعهای از 17 هدف جهانی است که هدف آن پایان دادن به فقر، حفاظت از کره زمین و تضمین صلح و رفاه برای همه تا سال 2030 است. این اهداف در سال 2015 توسط سازمان ملل متحد به عنوان یک فراخوان جهانی برای اقدام به تصویب رسید. کسبوکارها نقش مهمی در پیشبرد اهداف توسعه پایدار دارند، زیرا میتوانند از منابع، نوآوری و نفوذ خود برای ایجاد تأثیر اجتماعی و زیستمحیطی مثبت استفاده کنند. کسبوکارها با همسو کردن برنامههای تجاری(BP) خود با اهداف توسعه پایدار، از فرصتهای جدید بازار، افزایش مشارکت کارکنان، بهبود کارایی عملیاتی، افزایش روابط سرمایهگذار و کاهش ریسک بهرهمند میشوند.
مطالعه بیشتر: توسعه پایدار و اهداف ۱۷ گانه آن چیست و چه اهمیتی دارند؟
شرکتها با چالشهایی مواجه هستند که پتانسیل رشد آنها را محدود میکند، مانند منابع طبیعی کمیاب، بازارهای مالی ضعیف، قدرت خرید محلی محدود و کمبود استعدادهای واجد شرایط. ما شاهد یک انگیزه تجاری آشکار برای شرکتها هستیم تا از اهداف توسعه پایدار استفاده کنند که فرصتی برای رسیدگی به چالش در چهار موضوع کلیدی رشد، ریسک، سرمایه و اهداف ایجاد کنند.
رشد کسب و کار در سطح کلان با دستیابی به اهداف توسعه پایدار رابطه مستقیم دارد. اهداف توسعه پایدار شماره 8، 9 و 12 مستقیماً به رشد اقتصادی، اشتغال، صنعتی شدن پایدار، نوآوری و تولید پایدار اشاره دارد، بسیاری از SDGهای دیگر نیز از طریق گسترش به بازارهای جدید، جذب استعدادها و کاهش ریسک ناشی از عملیات، مزایای تجاری را ارائه میدهند.
به عنوان مثال، زمانی که شرکتهای نوشیدنی در حوزههای آبخیزداری سرمایهگذاری میکنند و تلاش میکنند تا آب سفرههای زیرزمینی را که استفاده میکنند، دوباره پر کنند، متعهد میشوند که دسترسی مردم به آب پاک را در آن مناطق تحت فشار آب جبران کنند، که این امر با هدف توسعه پایدار شماره 6 – آب پاک و سرویس بهداشتی- همسو است. منابع آب را برای حفظ بطریسازی خود در نزدیکی این حوزههای آبخیز فراهم میکنند، که باعث میشود، در مجوز اجتماعی خود برای فعالیت سرمایه گذاری کنند و در نتیجه برند خود را در این جوامع تقویت کنند.
همه شرکتها از جوامع انعطاف پذیرتر، دسترسی قابل اعتماد به منابع طبیعی و جوامع تحصیل کرده، سود خواهند برد. با کمک به پیشرفت به سمت این نتایج و ایجاد ارزش مشترک، شرکتها میتوانند در بلند مدت توانایی خود در تولید سرمایه و ارزش سهامداران را تضمین کنند.
گزارش کمیسیون تجارت و توسعه پایدار نشان میدهد که مدلهای کسبوکار پایدار مرتبط با اهداف توسعه پایدار میتواند فرصتهای اقتصادی به ارزش ۱۲ تریلیون دلار ایجاد کند و تا سال ۲۰۳۰ اشتغال تا۳۸۰ میلیون افزایش خواهد یافت.
اگر سرمایه طبیعی، اجتماعی، مالی و تولیدی در به هر طریق ازبین برود، ممکن است شرکتها نتوانند در بلندمدت به ایجاد سرمایه ادامه دهند. هر SDG نشاندهنده یک حوزه ریسک است که در حال حاضر چالشهایی را برای کسبوکارها و جامعه ایجاد میکند، و این خطرات در صورت عدم توجه ادامه و رشد مییابند.
زنجیرههای تأمین بهویژه در معرض تأثیرات تغییرات آب و هوایی و کاهش منابع طبیعی هستند که با SDG شمارههای 12، 13، 14 و 15 همسو هستند. بیثباتی ژئوپلیتیکی (SDG شماره 16)، نابرابری (SDG شماره 10) و عدم توسعه در برخی مناطق (SDG شماره 1، 2، 3 و 4) پتانسیل بازارهای نوظهور را محدود میکند. پرداختن به این ریسکها و سایر ریسکها، تصویر مثبتی از کسب و کار ایجاد میکند، زیرا ذینفعان شرکتها را به خاطر نقششان در ایجاد یا تشدید این ریسکها مسئول میدانند. شرکتها میتوانند با پاسخگویی به نیازهای ذینفعان در این زمینهها مجوز اجتماعی خود را برای فعالیت حفظ کنند.
سرمایه گذاران به طور فزایندهای به ریسکهای زیست محیطی، اجتماعی و حاکمیتی(ESG) هنگام تصمیمگیری توجه میکنند. سومین نظرسنجی شرکت ارنست اند یانگ از سرمایهگذاران نشان داد: حاکمیت شرکتی ضعیف، عملکرد ضعیف زیست محیطی، کمبود منابع، تغییرات آب و هوا و خطرات حقوق بشر به احتمال زیاد تصمیمات سرمایهگذاران را تغییر میدهند. سرمایه گذاران مورد بررسی از طیف گستردهای از اطلاعات غیرمالی در تمام مراحل تصمیمگیری سرمایهگذاری خود استفاده میکنند.
شرکتهایی که به طور عمومی به اهداف توسعه پایدار متعهد میشوند؛ با پیوند دادن اولویتهای استراتژیک خود به اهداف توسعه پایدار، اندازه گیری و گزارش پیشرفت خود به سمت SDGs پیامی قوی به سرمایهگذاران در مورد مدیریت ریسکهای ESG و ایجاد مزیتهای رقابتی مرتبط با عملکرد ESG ارسال میکنند.
مطالعه بیشتر: آنچه سرمایه گذاران از گزارش مالی و غیرمالی ESG می خواهند
انتظار میرود که شاهد تغییر جهت جریانهای سرمایهگذاری (اعم از دولتی و خصوصی) به سمت چالشهای توسعهای جهانی حول چارچوب اهداف توسعه پایدار باشیم. سازمان ملل تخمین میزند که هزینه دستیابی به اهداف توسعه پایدار تقریباً 3.3 تا 4.5 تریلیون دلار آمریکا در سال خواهد بود. این باور وجود دارد که مدلهای مالی نوآورانه بر اساس تجربیات در موارد زیر، توسعه خواهند یافت:
● تامین مالی اقلیمی که در آن پول نقد دولت و بخش خصوصی از طریق وجوه عمومی چندجانبه متمرکز بر آب و هوا به پروژه ها سرازیر شده است.
● محصولات مالی نوآورانه بخش خصوصی، مانند اوراق قرضه سبز که راه اندازی شده اند.
بانک جهانی به تامین 23.5 میلیارد دلار آمریکا را از طریق 115 پروژه برای کمک به کشورهای در حال توسعه با هدف یافتن راهحلهایی برای چالشهای همسو با توسعه پایدار متعهد است.
بر اساس گزارش BNP Paribas، که اوراق قرضه را به عنوان بخشی از ابتکار SDG خود تنظیم کرد، بازده سرمایه گذاری اوراق قرضه مستقیماً با عملکرد سهام شرکتهای دربرگیرنده، مرتبط است. که نشان میدهد که چگونه شرکتهایی با مدلهای تجاری همسو با SDG میتوانند مستقیماً از منابع جدید سرمایه بهره ببرند.
مطالعه بیشتر: روشهای تامین سرمایه برای کسب و کارهای علاقه مند به پایداری و ESG
SDGs تأثیر مهمی بر اهداف بسیاری از شرکتها در سراسر جهان خواهد داشت. مشارکت در SDGها راهی برای ایجاد ارزش مشترک برای همه ذینفعان است. وقتی شرکتها بر هدفی تمرکز میکنند که ریشه در ایجاد ارزش برای دیگران، بهبود دنیایی که در آن زندگی میکنیم و الهام بخشیدن به سازمان در همه سطوح است، توانایی خود را برای کسب سود و ایجاد ارزش پایدار افزایش میدهند. SDGs میتواند هدف شرکت را بر روی چالشهایی متمرکز کند که به عنوان یک کاتالیزور برای نوآوری عمل میکند، کارکنان را درگیر و انگیزه میبخشد، بازارها و فرصت های جدیدی را ایجاد میکند، و از شرکت در برابر طیف گستردهای از ریسکها محافظت میکند.
میدانیم که اهداف توسعه پایدار نیاز به روش جدیدی از تفکر دارد. اهداف، پیچیده و به هم پیوسته هستند و موفقیت آنها به همکاریهای جدید بین کسب و کارها، دولت ها و جامعه مدنی بستگی دارد. با این حال، ابزارهای مفیدی برای شرکتها ظهور پیدا کردهاست تا درک بهتری از چگونگی مشارکت در SDGها داشته باشند. خوشبین هستیم که SDGها نقشه راهی را برای شرکتها ارائه میدهد تا با ذینفعان داخلی و خارجی خود در ارتباط با چگونگی ایجاد استراتژیهای پایداری فعالیت کنند. تا نه تنها مدلهای کسب و کار، محصولات و خدمات خود را متحول کنند، بلکه جوامعی را که در آن فعالیت دارند را به سمت آیندهای پایدار پیش ببرند. کسب و کارها با انجام 6 اقدام میتوانند از اهداف توسعه پایدار حمایت کنند.
یک اقدام حیاتی برای شرکتها، شناسایی چگونگی ارتباط مستقیم و غیرمستقیم اهداف با کسبوکارشان خواهد بود. شرکتها باید رویکردی استراتژیک داشته باشند و اولویتهای سازمانی خود را با اهداف توسعه پایدار هماهنگ کنند تا با مشتریان، کارکنان و ذینفعان تعامل بهتری داشته باشند. شرکتها باید در نظر بگیرند:
● شناسایی اهداف توسعه پایدار که بیشترین تأثیر را از نظر ریسک و فرصت در درازمدت دارند و زمینهای که شرکت بیشترین توانایی را برای کمک به پیشبرد اهداف توسعه پایدار دارد.
● تعیین اهرمهای موجود برای مشخص کردن میزان تأثیر از طریق تغییر در مدل های کسب و کار، استراتژیهای تدارکات، محصولات و خدمات، و ایجاد تعهد عمومی به اهداف توسعه پایدار.
17 هدف توسعه پایدار با 169 هدف خاص، جهانی و قابل اجرا همراه است. همانطور که شرکتها اهداف توسعه پایدار خود را شناسایی میکنند و شروع به بررسی استراتژی خود میکنند، باید اهداف روشن و شاخصهای عملکرد کلیدی (KPI) خود را برای نظارت و برقراری ارتباط با پیشرفت تعیین کنند. شرکت ها باید در نظر بگیرند:
● ایجاد اهداف و KPIهایی که با SDG همسو باشند.
● همراستایی همه اهداف موجود(پیشین) و روشهای نظارت و اندازهگیری آنها با KPIهای جدید.
با کار در فرآیند شناسایی مرتبطترین SDGها و تعیین اهداف و KPIها، مهم است شرکتها میزان همسویی شیوههای موجود با موضوعات و اهداف را دوباره ارزیابی کنند. شرکتها باید زمینههایی را شناسایی کنند که:
● مدل های کسب و کار را می توان تنظیم کرد.
● محصولات یا خدمات توسعه یافته است.
● زنجیرههای تامین دگرگون می شوند.
● بر نوآوری، تحقیق و توسعه متمرکز هستند.
● استراتژیهای پایداری برای دستیابی به اهداف شرکت و اهداف توسعه پایدار تعدیل میشوند.
مطالعه بیشتر: چگونه آیندهنگری استراتژیک باعث تقویت مقاومت و پایداری کسب و کار میشود؟
SDGs چارچوبی برای ایجاد درآمد، ارائه فرصت های رشد کسب و کار و پرورش نوآوری در محصولات و خدمات فراهم میکند. با شناسایی مدلهای کسبوکار جدید، محصولات یا خدمات همسو با SDGs، جوامع انعطافپذیرتر و مرفهتری ظهور پیدا خواهند کرد. شرکت ها باید در نظر بگیرند:
● شناسایی مناطق و اقشار محروم جامعه که میتوانند از محصولات و خدمات نوآورانه توسعه یافته به روشی پایدار بهرهمند شوند.
● سرمایهگذاری در آموزش، ظرفیت سازی و فرصتهای کاری برای تحریک اقتصاد از طریق افزایش توان اقتصادی محلی با حفظ محیط زیست.
● کاهش پیوند بین رشد اقتصادی و استفاده شدید از منابع و مواد طبیعی از طریق بهرهوری انرژی و آب، کاهش کربن و ایدههای اقتصاد چرخشی.
بعید است که یک شرکت واحد بتواند هر یک از این مشکلات را به تنهایی حل کند و همکاری در بخشها و صنایع مختلف حیاتی است. همکاری احتمالاً عامل اصلی برای رسیدگی موفقیت آمیز به اهداف توسعه پایدار و افزایش تلاش ها خواهد بود. شرکت ها باید در نظر بگیرند:
● شناسایی فرصتهای همکاری با همتایان، مشتریان، تامینکنندگان، دانشگاهها و سازمانهای غیرانتفاعی، و همچنین در سراسر صنایع، برای دستیابی به راهحلهای سودمند متقابل.
● مشارکت با دولتها، شهرها و جامعه مدنی برای به کارگیری منابع مالی، فناوری و انسانی کسب و کار برای ارتقای توسعه، پایداری و تجارت.
کسبوکارها باید در قبال تأثیر فعالیتهای خود و بهویژه پیشرفت در پرداختن به اهداف مرتبط با SDG پاسخگو باشند. ادغام SDGها در چرخه اصلی کسب و کار و گزارش میتواند به شرکتها کمک کند تا بر ایجاد ارزش مشترک قابل مشاهده تمرکز کنند. شرکت ها باید در نظر بگیرند:
● همسو کردن گزارشها و ارتباطات موجود با چارچوب اهداف توسعه پایدار.
● همچنین هماهنگ کردن افشای اطلاعات با زبان SDGs برای ایجاد گفتگوی مشترک بین ذینفعان.
● توسعه سیستمهایی برای ادغام مدیریت مسائل SDG در تصمیمگیریهای تجاری روزمره.
مطالعه بیشتر: تعریف ۵ استاندارد و چارچوب گزارش نویسی پایداری
استانداردهای GRI پرکاربردترین استانداردهای گزارشدهی پایداری در جهان هستند که موضوعاتی از تنوع زیستی گرفته تا مالیات، زباله تا انتشار، تنوع و برابری تا سلامت و ایمنی را پوشش میدهند. استانداردهای GRI با 17 هدف توسعه پایدار (SDGs) همسو هستند. با ارائه گزارش با کمک استانداردهای GRI، یک شرکت نشان میدهد که چگونه در دستیابی به SDGها مشارکت میکند، زمینههای بهبود را شناسایی و با مشتریان و سایر ذینفعان خود در مورد مسائل پایداری تعامل دارد و اعتماد به کسب و کار خود را تقویت میکند.
دکتر ندا کردونی هم بنیانگذار و مدیر عامل ندای توسعه و عضو شبکه متخصصان پایداری سازمان جهانی گزارشدهی (GRI) است. مجموعه ندای توسعه ارائه دهنده راهکارهای استراتژیک برای مسئولیت اجتماعی و پایداری شرکتها است تا از این طریق سازمانها و شرکتها قادر شوند در مسیر بهبود عملکرد محیطی، اجتماعی و حاکمیتی خود قدم بردارند.
مطالعه بیشتر: مراکز مشاوره مسئولیت اجتماعی و خدمات آنها را بهتر بشناسیم